من هیچ وقت تبلیغات تبلیغاتی پیرامون صندلی های ارگونومیک را درک نکردم. بله میدانم. اینها ابله های احمق هاست. ببینید، من همیشه در هر دفتری که کار می کنم از این صندلی های شکسته استفاده می کنم و در خانه با لپ تاپم روی مبل می نشینم یا از یک صندلی معمولی پشت میزم استفاده می کنم - این نوع صندلی روی میز ناهارخوری قابل مشاهده است. برای سنبله های قدیمی مناسب نیست.
در طول اولین قرنطینه سال 2020، من ارتقاء دادم! منظورم این است که یک صندلی اداری قرمز قدیمی در کنار جاده پیدا کردم. من آن را روی میز خود در خانه استفاده می کردم تا اینکه هفته گذشته زندگی من برای همیشه تغییر کرد. ببین، بالاخره بینایی ام را پیدا کردم، بالاخره یک صندلی خوب گرفتم. ارگونومیک و راحت برای کمر، احساس می کنید که روی ابر هستید.
این مرا به این فکر انداخت که وقتی در چنان شادی می نشینم که فقط کسی که روی یک صندلی واقعاً خوب می نشیند می تواند بداند - همه چیز از کجا شروع شد؟ وقتی کسی فکر می کند، رفیق، من باید همین الان چرخ ها را به صندلی اضافه کنم.
داستان ما از اوایل دهه 1840 شروع می شود، زمانی که چارلز داروین باهوش صندلی چوبی روی چرخ را ساخت. می بینید، داروین به راهی نیاز داشت تا به راحتی در اطراف میز خود حرکت کند تا به نمونه های مختلف پراکنده در سراسر دفتر دسترسی پیدا کند، بنابراین او چند چرخ را روی یک صندلی نصب کرد و وویلا، پیشرو صندلی اداری مدرن متولد شد.
مغز انسان‌ها که با آن مطابقت دارد، درک ما را از تکامل گسترش می‌دهد. اونیا چارلز.
معرفی حمل و نقل ریلی در مقیاس بزرگ در اواسط قرن نوزدهم باعث رونق این تجارت شد. آنها شروع به گسترش کردند، بنابراین به کارگران بیشتری نیاز داشتند - بسیاری از همان کارگرانی که زمان زیادی را صرف نشستن و انجام کارهای اداری مختلف می کردند.
مخترع آمریکایی توماس ای. وارن با درک نیاز جدید به صندلی بهتر مناسب با شرایط کاری جدید، "صندلی فنری مرکزی" را توسعه داد. او حتی یک مکانیسم چرخشی را اجرا کرد که به کارگران اجازه می‌دهد بدون بلند شدن چیزها را بدست آورند. واقعا راحت است.
در اوایل دهه 1900، «کارمندان اداری» به اعضای کلیدی جامعه تبدیل شده بودند. طراح فرانک لوید رایت متوجه شد که تایپیست‌ها انواع دردهای مرتبط با وضعیت نامناسب بدن را تجربه می‌کنند، بنابراین خودش اقداماتی را برای رفع مشکل انجام داد. نتیجه «صندلی معماری لارکین» بود که برای همراهی با معماری لارکین طراحی شده بود. همچین آدم شلوغی
در حالی که این صندلی در جهت بهبود وضعیت بدنی و راحتی کارمندان اداری قدمی در جهت درست است، اما به دلیل فاصله محوری باریک و دسترسی آسان به واژگونی، نام مستعار نسبتاً تاسف بار "صندلی خودکشی" را دارد. اگرچه نام مستعار کاملاً جذاب است، اما این سؤال همچنان یک مشکل است. با این حال، اگرچه طراحی رایت کامل نیست، اما نقشی در نزدیک‌تر کردن ما به صندلی اداری مدرن دارد.
در سال 1976، اولین صندلی چرخشی اداری "مدرن" متولد شد که در دفتر امروزی کاملاً شبیه به خانه به نظر می رسید، البته با یک لمس یکپارچهسازی با سیستمعامل. این طراحی انقلابی به لطف ایده بیل استامپف، طراح شرکت مبلمان آمریکایی هرمان میلر به وجود آمد. او کار خود را بر اساس علم جدید ارگونومی، صندلی "ارگون" می نامد.
Stumpf مدتهاست که مجذوب صندلی هایی است که در آن زمان توسط کارکنان اداری استفاده می شد. در سال 1966، در حالی که در دانشگاه ویسکانسین تحقیق می کرد، یک دهه کامل قبل از پروژه انقلابی خود، مقاله ای با عنوان "صندلی یک صندلی یک مشکل است" نوشت.
Stumpf در این مقاله بیان می‌کند که «بسیاری از ما تا ۸ ساعت در روز را روی صندلی‌های ناراحت‌کننده می‌گذرانیم که حرکات ما را محدود می‌کند و بهره‌وری ما را کاهش می‌دهد». خیلی درسته Stumpf، خیلی درسته.
چهره آقای داروین را تصور کنید که اگر بتواند نیم نگاهی به یک صندلی اداری مدرن داشته باشد. تبدیل کردن اولین صندلی اداری (در اصل یک صندلی سخت روی چرخ) به صندلی اداری فوق العاده سبک و راحت امروزی بسیار سرگرم کننده بود.
مطمئناً اولین صندلی تحرک صندلی اداری را متحول کرد، اما کمردردی را تصور کنید که با ساعات طولانی کار همراه است. صندلی‌ها با گذشت زمان قابل تنظیم‌تر شده‌اند تا با تمام شکل‌های زیبایی که ما انسان‌ها به آن‌ها می‌آیند جا بیفتند، اما در واقع فقط یک اهرم برای تنظیم ارتفاع است، مانند صندلی‌های ارگونومیک که امروزه وجود دارد.
این تقریباً همان سطح سفارشی‌سازی است که من به آن عادت کرده‌ام - بالا و پایین کردن صندلی اداری - که تقریباً برای اکثر صندلی‌هایی که در زندگی‌ام استفاده کرده‌ام صدق می‌کند. بنابراین وقتی برای اولین بار روی صندلی ErgoTune خود نشستم، احساس کردم نیل آرمسترانگ اولین قدم هایش را روی یک پنیر بزرگ در آسمان برداشته است. خوب، کمی دراماتیک، اما نشان می دهد که ما چقدر جلو آمده ایم.
امروز، ما خوش شانس هستیم که ویژگی هایی داریم که یک صندلی اداری کلاس جهانی را واقعاً در کلاس جهانی قرار می دهد. ویژگی هایی مانند قابلیت تنظیم ارتفاع تکیه گاه، اطمینان از اینکه تکیه گاه کمر دقیقاً با منحنی C شما مطابقت دارد (بدون توجه به قد شما)، پشتی سر و عمق صندلی قابل تنظیم، مواد مشبک کاملاً قابل تنفس و موارد دیگر واقعاً زندگی را آسان تر از همیشه می کند. -یا. هر دو گزینه برای کارهای اداری مناسب تر هستند. کارگران و گیمرها
هک، برخی از این شرکت‌ها حتی تنظیمات دسته‌بندی دارند که به قدری با بازی‌های گوشی‌های هوشمند تطبیق می‌یابند که سریع‌تر از آنچه که می‌توان گفت «خرد تراکنش‌ها، بازی‌های مدرن را کشتند، متوجه می‌شوید که بدهی خرد تراکنش‌های Genshin Impact را دریافت می‌کنید».
ما واقعاً راه درازی را پیموده‌ایم و شرکت‌هایی مانند ErgoTune با نوآوری مداوم برای راحتی و استایل بی‌رقیب پیشرو هستند. حتی مرا مجبور نکنید که حمایت کمری را شروع کنم. صادقانه بگویم، ستون فقرات کمری دسته جمعی بشر هرگز بیش از این مورد حمایت قرار نگرفته است.
جدیدترین طراحی ErgoTune، ErgoTune Supreme V3، رویای یک کارمند اداری است که گزینه‌های سفارشی‌سازی را متناسب با هر نوع بدنی ارائه می‌دهد تا شما را راحت، پشتیبانی و راحت نگه دارد. این بدان معنی است که این صندلی برای شما مناسب خواهد بود، چه بسیار کوچک یا خیلی بزرگ، و نه برعکس، که از لحاظ تاریخی (و حتی امروز) اکثر صندلی ها به آن نیاز دارند.
این فقط اوج صندلی های اداری مدرن نیست، بلکه نمادی از نبوغ انسان است، میل انسان به نشستن، خوب نشستن، جهنمی بودن یک مجری فیزیکی. حالا شگفتی های آینده را تصور کنید. هک، شاید آنها صندلی هایی داشته باشند تا با شما صحبت کنند، آهنگ های زیبای شما را بخوانند، و شاید حتی شما را به یک مهمانی دعوت کنند! حالا، آیا این تغییر سرعت خوبی نخواهد بود؟
دیوید آلگرتی یک ویرایشگر محتوای محلی گروه پیاده‌رو است که برای PEDESTRIAN.TV، VICE استرالیا، Refinery29 استرالیا، Business Insider استرالیا، Gizmodo استرالیا، Lifehacker استرالیا و Kotaku استرالیا کار می‌کند. او عاشق ایجاد محتوای سرگرم کننده، آموزنده (و گاهی اوقات عجیب) است، به طور مرتب به نام روزنامه نگاری با کیفیت به ماجراجویی های اول شخص می پردازد، دیوید در گاردین، عصر و سیدنی مورنینگ هرالد، VICE، ژاپن تایمز، جونکی منتشر شده است. MTV، Beat Magazine، Jetstar Magazine، Concrete Playground، The Brag و بسیاری دیگر. او عاشق ایجاد محتوای سرگرم کننده، آموزنده (و گاهی اوقات عجیب) است، به طور مرتب به نام روزنامه نگاری با کیفیت به ماجراجویی های اول شخص می پردازد، دیوید در گاردین، عصر و سیدنی مورنینگ هرالد، VICE، ژاپن تایمز، جونکی منتشر شده است. MTV، Beat Magazine، Jetstar Magazine، Concrete Playground، The Brag و بسیاری دیگر. او عاشق ایجاد محتوای سرگرم کننده، آموزنده (و گاهی عجیب و غریب) است و مرتباً به نام روزنامه نگاری با کیفیت به ماجراجویی های اول شخص می پردازد. دیوید در The Guardian، The Age و Sydney Morning Herald، VICE، The Japan Times، Junkee، MTV، Beat Magazine، Jetstar Magazine، Concrete Playground، The Brag و بسیاری دیگر مطالب منتشر کرده است. او از ایجاد محتوای جالب، آموزنده (و گاهی عجیب و غریب)، اغلب در ماجراجویی های اول شخص به نام روزنامه نگاری با کیفیت لذت می برد. دیوید برای The Guardian، The Times و Sydney Morning Herald، VICE، The Japan Times، Junkee، MTV، Beat Magazine، Jetstar Magazine، Concrete Playground، The Brag و غیره نوشته است. می توانید او را در لینکدین، اینستاگرام و توییتر ببینید. یا می توانید از طریق ایمیل تماس بگیرید.


زمان ارسال: اوت-10-2022